۱۳۹۲ مرداد ۲, چهارشنبه

پوسته کاربریِ مترو و بزرگان دیجیتال


پوسته کاربریِ مترو و بزرگان دیجیتال
رفتن به سوی بنیاد های چیدمانی مترو، خواسته ـی نگفته ای است که همه را آماده میکند برای ورود به دنیایی که ژرفای دیجیتال را درست و کاربرپسند بسازند. 
هر چند، چند سالی است که نمایشگر های پر سر و صدای سه راستایی (3D display panel) در بازار هستند ، اما هنوز سودآورترین بخش این فن آوری که هالیوود پیشروِ آن است، نتوانسته منتقدان را خرسند نگاه دارد. 
اما دست اندکاران ساختارهای دیجیتالی در تلاش اند تا پوسته های کاربری سه راستایی را گسترش دهند. این پوسته ها که دوره های آزمایشی را میگزرانند اگرچه در سه راستا دیده میشوند ولی تنها در دو راستا کار میکنند. این فن آوری اکنون به کمک HTML5 در حال پیشروی به برگه های وب است و موتور بلینک برای سازگاری با برگه هایی که ساختار نمایشی سه راستایی دارند در حال بهینه شدن بیش از پیش میباشد.
مایکروسافت است که میتواند با پیشنهاد یک ویندوزِ نو (پس از ویندوز هشت) که هم در سه راستا دیده میشود و هم کار میکند، دخل خیلی ها را بیاورد و هم چنان پیشتاز فن آوری رایانه های خانگی باشد.
ان ویدیا (nVidia) هم همچنان تلاش میکند که با گسترش ساختار های سه راستایی، برای کالاهای گرانِ 3D vision مشتری های بیشتری پیدا کند. AMD هم با برند HD3D و جایگزینی آن با iZ3D میرود که بازار بزرگتری در سخت افزارهای سه راستایی پیدا کند.
مترو به همه این هنگام را داده که به آرامی به پیش بروند و نگران از دست رفتن بازار نباشند. پیگری پایه های MSN در ویندوز شاید کمی شگفت آور بود. اما این چیزی بود که همه ـی هماوردان دیجیتال پیش از فرو افتادن در دنیای دیجیتالی سه راستایی به آن نیاز داشتند. حتی گوگل!
برای آگاهی های بیشتر پیوند های زیر را ببینید:

Milad Aghai میلاد آقایی
پیگیری کنید


۱۳۹۲ تیر ۲۳, یکشنبه

شادباش زادروز

شاد باد سالروز بودنت
که میرود به پیش
از میان دردهای خنده دار
لابه لای سنگ های نرم زندگی
شادباش از این فراموشی
که یادم نیست از کی بوده ای
و قدم نمیرسد که ببینم از کجا آمده ای
خوش آمدی به خیال هستی!

۱۳۹۲ تیر ۲۲, شنبه

توده ها افیونی اند



هنگامی که مارکس گمان میکرد که دین افیون توده ها است، گزینهِ دیگری با این توانایی اجتماعی وجود نداشت. افیون های تازه از پیدا شدن الگواره هایی نو در رفتار و کنش اجتماعی و کم رنگ شدن دین، پدیدار گشتند. برخورد کلان مردم با این پدیده ها همانندی بسیاری به افیون دارد. 
همه ـی این افیون سان ها ویژگی های یکسانی دارند که مردم(Volkes) را به سوی خود میکشانند. بزرگ شدن این پدیده ها هم به خاطر رویکرد گسترده ـی مردم به آنها بوده است و نه برنامه ریزی های دایی جان ناپلئونی. در آمریکا بیس بال و در اروپا و ایران فوتبال و پس از آن سریال (تلویزیون) و حالا شاید شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک.
بنابراین شاید مردم افیونی هستند و در جستجوی آن هستند و در برابر آن کنشی پیگیرانه دارند!

۱۳۹۲ تیر ۱۷, دوشنبه

پاسخ به هستی

ما باید در برابر تمام پیشروان درگذشته پاسخگو باشیم. هستیِ امروز ما و چیستیِ رفتاری و کنش های ما و تا حالت اندیشیدن و درونی ترین کردار های کنونی ما از پیشرفت های گذشتگان به دست آمده است، از تلاش پیگیرانهِ آدم ها در گستره گیتی.
در هر جایی که هستیم نمیتوانیم خود را رها از جامعه و جهان بدانیم. همه با هم در پیوندیم. هر برخوردی موجی در پهنه هستی پدید میاورد و همه ـی آدمیان هرچند اندک، آن را درخواهند یافت. هنگامی که کردار و رفتار اجتماعی، نشان از دریافت این به هم تنیدگی را داشته باشد، پاسخگویی اجتماعی پدید میاید.
پاسخ گویی به جامعه، تلاش برای پیشرفت آن ،همچنین داشتن رفتار دلسوزانه در برابر دیگران و باور به ارجمندی همه آدمیان از دستاوردهای شکوفایی و بالیدن اجتماعی است.


۱۳۹۲ تیر ۱۶, یکشنبه

سکولاریزاسیون، نیاز ایران

افسوس میخورم برای بهترین سالهای نوجوانی ام که خرج کردم تا بتوانم از چاه دین بیرون بیایم. برای شب هایی که قرآن را زیر و رو میکردم، نهج البلاغه و اصول ، بحار الانوار و تفاسیر و کلینی و صدوق و توضیح المسائل و عهدین و هر چه از شریعتی به دستم رسید از جزوه ها تا کتاب هایش و تاریخ شیعه و سیره رسول.
نه! هیچ چیز تویش نبود، راه بهشت به نپرس و نگو و نیاندیش میرسید. اندیشه را کور میخواست و فریاد تفکر سر میداد! فلسفه غرب مرا به خود آورد و خرد را چراغ کردم و به پیش رفتم.
امروز اما میاندیشم که زندگی کودکانمان را سالها با آموزش های دینی به جای آموزش های کاربردی دنیایی میسوزانیم و آن ها را رویایی و خیالاتی و ناکارا میکنیم. قسمت و روزی را جایگزین تلاش و پیشرفت میکنیم. توان کاری فراوانی را برای یادبود های مذهبی پوچ و پر از بدآموزی میگذاریم. سرمایه های کلانی در راه کوری روبه آسمان میسوزد و ما هستیم و کشور بیچاره مان. توان ملی ما برای دین خرج میشود، تلاش های ما در راه دین به هدر میرود، مردم گمان میکنند که کارهای بزرگی برای امام زمان و خدای نادیده انجام میدهند. اما همه تلاش هایمان را روی هم میگزاریم تازه میرسیم به اینکه هیچ کاری نکرده ایم و خرج این همه نیرو حتی یک ریال هم بازگشت نداشته است.
ما به سکولاریزم نیاز داریم. باید برویم به سوی آغاز روند سکولاریزاسیون. لاییسیته کافی نیست. همه چیزمان را باید سکولاریزه کنیم: آموزش ، کار، فرهنگ، زندگی و اندیشیدن مان را.
دموکراسی برای ما کافی نیست، باید جلوی هدر رفت سرمایه و توان ملی را گرفت.