۱۳۹۱ فروردین ۵, شنبه

قتل ناموسی

قتل های ناموسی در یک دوره گذار روبه افزایش خواهد گذاشت. این دوره دقیقا هنگامی است که جامعه سنتی همزمان شوق مدرنیته را دارد و در عین حال از رسوم روستایی و باید هایی که از دل فرهنگ کهنه برون میایند پشتیبانی میکند. در این دوران است که جوانان بسیاری به خاطر داشتن فعالیت مدرن توسط قسمت پیر و غالب جامعه بایکوت میشوند. در این فضا واژه هایی همچون اصیل و اصالت و توصیه هایی مبنی بر گم نکردن ریشه های فرهنگی! به یک باره حجم زیادی از فضای گفتگوی درون جامعه را اشغال میکنند. نا گفته نماند که عاملی که در پس این گذار خلع قدرت میشود، تلاش بسیاری را برای تغییر روند مدرن شدن به فرمی که همچنان قدرتش حفظ شود را خواهد داشت. از جمله این عوامل یکی متولی مذهبی و دیگری زن و مردی که باور به مردسالاری دارند هستند و سعی میکنند که تا با حفظ قدرت سنتی که جامعه عقب مانده ای که در آن بودند به آن ها اعطا نموده بود، دست بالا را برای تصمیم گیری در مورد دیگران و تشخیص در مورد خیر آنها داشته باشند.

خیری که به انتخاب طبیعی داروین صحه میگزارد که نسل قویتر را نر قویتر میسازد، بنابراین حراست از ماده ها برای جلوگیری از جفت گیری با نرهای غریبه و نیز مسئله کودکان حاصل از آمیزش که مدت زیادی زندگی انگلی خواهند داشت تا به تولید برسند نیز از دشواری های روابط انسانی در گذشته بوده است.

ازدواج در واقع نظارت جامعه و ارگان مذهب بر روی روابط جنسی بوده و هست و الزامی برای تشکیل خانواده به شمار میرفته است. اما در دنیای مدرن نهاد خانواده همچنان حفظ شده ولی به دلیل تغییر کارکردهای زناشویی از تولید نتاج به کامجویی و نیز محدود شدن دین و متولیان آن مفهوم مدرنی از روابط اجتماعی طی دهه های گذشته شکل گرفت و حتی شکلی پست مدرن در سال های گذشته در دنیا یافت. این شکل های جدید ارتباط، که مبتنی بر شکل منطقی روابط و نیز درک شرایط جدید و تغییر کاردکردهای ارگان های انسانی پدیدار شده از لایه بالای مغز نشات گرفته که میتواند میزان هوش هیجانی را جایگزین میزان تولید گندم و شکار بهتر در قبیله بنماید. به بیان ساده تر روابط صرفا بر اساس نیاز های امروز شکل میگیرد و خواست های کهنه از روابط جدید آنها را دچار مشکل خواهد نمود.

در چنین حالاتی است که شخصی که دچار این دوگانگی گشته با رجوع به قسمت میانی و حتی پایینی مغز که به بسیاری از پستانداران ساده و نیز پرندگان و خزندگان مشابه است، برای دفع نر مزاحم و یا خطر زاده شدن نتاج ناخواسته، اقدام به کشتن زن میکند. از این دست قتل ها را دقیقا در میان جوامعی که به سمت مدرنیسم گام برداشته اند بسیار مشاهده میکنیم و همچنین خانواده هایی که از از جوامع سنتی به جامعی توسعه یافته ای مانند آمریکا مهاجرت میکنند و شوک شرایط جدید را اعضای بزرگتر خانواده نمیتوانند بپذیرند. حتی این رفتار قدرت طلبانه را گاهی به پسران نیز منتقل میکنند و پسر بچه به دلیل همسان سازی خود با پدر و دیگر مردها، ممکن است رفتار سرکوبگرایانه آن ها را هم تقلید کند.

۱۳۹۰ اسفند ۲۱, یکشنبه

اتحاد ملی

لوگوی اتحاد ملی با ساختار هایی کاملا شناخته شده و هارمونیک طراحی شده است.

نمای کلی به شکل دایره است که از نظر هندسی دارای بی نهایت ضلع میباشد و همچنین گوشه و زاویه ندارد. (بی نهایت زاویه 179.99). برای در زاویه نماندن هیچ گروهی.

دو شاخه زیتون به نشانه پیروزی ، دوستی و آشتی جویی  و نیز رنگ سبز گونه گونه آن نشان از گسترگی و متفاوت بودن سطح این خواسته ها است.

واژه ها چه به فارسی و چه انگلیسی بولد و یک رنگ بدون شیب رنگ میباشند که نشان از خواست مشترک و قطعی دارد و اینکه در خود اتحاد معمولا بحثی نیست و بحث بر سر پیش شرط ها است. 

در حلقه پیرامونی که متن انگلیسی در آن نگاشته شده است گستره ای از طیف ها به شکلی در هم تنیده از سفید تا سیاه با رگه های خاکستری با فام هایی متفاوت به صورت شعاع هایی به سوی مرکز نشان هستند که نشان از همگرایی همه اندیشه ها و جریانات برای اتحاد است.

در مرکز، دو نیم دایره به رنگ های پرچم و با همان نحوه قرار دارد که در قسمت سفید این اجزا توسط دو دست که به هم داده شده اند یکپارچه گشته اند و این نشان از اهمیت اتحاد در حفظ کشور دارد. در قسمت قرمز رنگ پایین ، موجی از خون را نشان میدهد که در میهن مان ریخته است و برای خواست آزادی خواهانی که جانشان را دادند.

در قسمت سبز موج هایی به سمت بالا و به سوی شعله مشعل دیده میشود ودر میان شعله سبز و خطوط رو به بالای قسمت سبز خط هایی هم کوتاه هستند و گویی در حال بازگشت هستند که نشان از طیف های مختلف مبارزان و فعالان مدنی و سطوح مختلف خواسته ها از اتحاد است.

مشعل که در میانه قسمت سبز از روی دست ها به سمت بالا کشیده شده، در نهایت به شعله ای فروزان میرسد که نمادی از محوریت آزادی خواهی در اتحاد میباشد. همچنین مشعل نماد آگاهی و دانش نیز میباشد که در ساحت فلسفه و جامعه شناسی آگاهی و آزادی قرابتی ناگسستنی با هم دارند.

رنگ زرد نوشته فارسی با یاد نشان طلایی میان پرچم است که جای آن در میان مردم است.

رانژه بودن دست ها نشان از دستهای زبر و خسته مبارزان و آزادی خواهان و تلاشی است که طی سالیان طولانی داشته اند.

نکات ریز دیگری هم هست ولی در کل تلاش شده که خواست های محوری و نیز فرم اتحاد و لزوم آن را در این طرح نشان دهم.

برگه اتحاد ملی در فیسبوک

حمید رضا آقایی

31 ژانویه 2012

۱۳۹۰ اسفند ۱۲, جمعه

سالی که نکو است...

امسال سالی به غایت سخت در تاریخ ایران خواهد بود، سالی پر از بیم ها و امید ها. سالی که چه بسیاری تسویه حساب ها انجام خواهد شد. سالی که خیلی ها در حال گذر به شرایط جدید هستند و شکل روابط در خاور میانه به طور کاملی تغییر خواهد کرد. وجود و حضور بیش از حد گروه های اسلامی تحت حمایت ایران و عربستان در خاور میانه و رقابت بین این گروه ها و بروز تنش های سنگین نظامی که میتواند با یک اشتباه کوچک شعله های نفت و خاکستر پول را به مردم منطقه ارمغان بدهد باعث این سطح از اضطراب شده است. همه برای هم شمشیر از رو بسته اند. عربستان رسما در حیاط ایران لشکر کشی میکند و بحرین را اشغال میکند. در سوریه سلفی ها را با خود همراه کرده و با کمک شبکه های تحت نفوذش باعث گسترش درگیری ها میشود، اسراییل از حضور عربستان در سوریه بیشتر از حضور ایران هراس دارد. در عربستان ایران شیعیان را تحریک میکند. سپاه پاسداران انقلاب مصر تشکیل میشود که ایران را ستایش میکنند. موشک های جریکو 2 و 3 شهرهای ایران را نشان رفته اند. شهاب ها به سمت ساحل شرقی مدیترانه هستند و مرتب جایشان تغییر میکند. در عراق و افغانستان اوضاع ابری است. ترکیه دچار دوگانگی است که با حمایت جدایی طلبان ایران با جدایی طلبان خودش چکار کند؟ ناو ها هیچ کدام در خانه نیستند. ناو آمریکایی در ساحل ایران و ناو ایران در ساحل اسراییل و ناو اسراییل در آب های بین المللی. آمریکا و کانادا و استرالیا و بریتانیا مانور ساحلی شتاب زده ای را انجام میدهند...
این خط و این نشان از حالا گفتم . فقط به فکر ایران باشیم که از همه ما مهمتر است.